loading...
داستان های ماوراءطبیعی و علمی
Reza بازدید : 66 جمعه 18 دی 1394 نظرات (1)

استفان هاوکینگ فیزیکدان مشهور انگلیسی که به تازگی در نشریات و برنامه‌های تلویزیونی در رابطه با عجایب علم فیزیک و سفر در زمان اظهار نظرهای قابل توجهی ارائه می‌کند به تازگی در قالب مقاله‌ای به بررسی شیوه‌های ممکن برای سفر در زمان پرداخته است که بخشی از آن در نشریه ان‌بی‌سی به این شکل منتشر شده است:

بعد چهارم

نظریه اول هاوکینگ بر این اساس مطرح شده است که باید زمان را در قالب یک بعد، مانند طول، عرض و یا ارتفاع در نظر گرفت. وی در مثالی می‌گوید: "در هنگام رانندگی به سوی جلو حرکت می‌کنید، این یک جهت است، به سمت راست یا چپ دور می‌زنید، این جهتی دیگر است، جهت سوم زمانی است که بر روی یک جاده کوهستانی حرکت می‌کنید و بعد چهارم در چنین سفری زمان است."

هاوکینگ می گوید: "فیلم‌هایی با مضمون سفر در زمان معمولا ماشین‌های عظیم و پر مصرفی را نشان می‌دهند که مسیری را در میان بعد چهارم گشوده و تونلی را در دل زمان باز می‌کند. مسافر زمان نیز خود را برای تجربه‌ای ناشناخته آماده کرده و وارد این تونل شده و آنگاه در ناکجاآبادی ظاهر می‌شود. شاید مفهوم کلی چنین شیوه ای کاملا بعید و کاملا متفاوت از واقعیت به نظر آید اما ایده کلی آن چندان غیر عقلانی نیست.

"در واقع قوانین فیزیک با ایده سفر در زمان از طریق درگاه هایی به نام "کرم چاله" انطباق دارند. این درگاه‌ها در اطراف ما پراکنده‌اند تنها به دلیل کوچک بودن امکان مشاهده آنها وجود ندارد. این حفره‌ها در گوشه‌های پنهان فضا و زمان خود را نمایان می‌کنند. هیچ چیز مسطح و جامد نیست، در صورتی که از فاصله‌ای بسیار نزدیک به هر جسمی نگاه کنید حفره‌ها و چین خوردگی‌هایی را می‌توان در آن مشاهده کرد. این یکی از اصول بنیادین فیزیک است که شامل حال زمان هم می‌شود."

فوم کوانتومی و حفره های "کرم چاله"

در بخشی دیگر از این مقاله آمده است: "در کوچکترین مقیاس ممکن، حتی در ابعادی کوچکتر از مولکول‌ها و اتم‌ها، به موقعیتی دست خواهیم یافت که فوم کوانتومی نام دارد. این جایی است که "کرم‌چاله"ها در آن قرار دارند. تونل‌های‌ریزی در میان زمان و فضا به صورت دائم در حال شکل گرفتن، ناپدید شدن و تغییر شکل دادن در این جهان کوانتمی هستند. حفره‌هایی که در واقع دو موقعیت و زمان جدا از هم را به یکدیگر اتصال می‌دهند."

"متاسفانه این حفره ها به اندازه‌ای کوچک هستند که امکان عبور انسان از میان آن وجود ندارد اما برخی از دانشمندان معتقدند شاید امکان دستیابی به یک کرم‌چاله و راهی برای بزرگ کردن آن به اندازه‌ای که برای عبور انسان‌ها یا فضاپیماها کافی است وجود داشته باشد."

"از نظر تئوری تونل زمان یا یک کرم چاله به جز کمک به سفر به دیگر سیارات می‌تواند فواید دیگری نیز در بر داشته باشد. در صورتی که دو سر این تونل در جایی یکسان قرار داشت که میان آنها زمان و نه فاصله فیزیکی جدایی ایجاد کرده بود، یک فضاپیما می توانست در گذشته و در فاصله ای نزدیک به زمین در آن رفت و آمد داشته باشد. در این صورت شاید دایناسورها می‌توانستند شاهد فرود این فضاپیما در جایی از زمان باشند."

" در نهایت شاید دانشمندان تنها سفر به آینده را پدیده‌ای عملی بیابند زیرا قوانین طبیعت سفر به گذشته را غیر ممکن ساخته است از این رو است که رابطه علت و معلولی پا برجا است. برای مثال اگر می توانستید در زمان سفر کرده و به گذشته بازگردید و با انجام کاری از تولد خود در گذشته جلوگیری کنید، چگونه می توانستید در آینده حضور داشته باشید و در زمان سفر کنید؟"

رودی جاری به نام زمان 

هاوکینگ بر این باور است بازخورد تابشی می تواند هر کرم چاله ای که دانشمندان تلاش دارند آن را برای قابل استفاده شدن بزرگتر سازند را نابود کرده و آنها را برای سفر واقعی بی‌مصرف کند. راه دیگر پیشنهادی وی از این قرار است:

" زمان مانند یک رود در جریان است و اینگونه به نظر می رسد هر کدام از ما در میان این جریان در حرکتیم، اما از دیدگاهی دیگر می توان گفت زمان در مکانهای مختلف سرعت جریان متفاوتی دارد و این کلید اصلی سفر به آینده است. اینشتین برای اولین بار این ایده را که مکان‌هایی وجود دارند که در آنها سرعت زمان کاهش یا افزایش پیدا می‌کند، در حدود صد سال پیش مطرح کرد، وی کاملا درست فکر می‌کرده است. اثبات آن نیز در سیستم ردیابی ماهواره ای زمین یا GPS است که آشکار می کند زمان در فضا از سرعت بالاتری برخوردار است و می توان از این اصل برای سفر به آینده استفاده کرد."

سیاهچاله ها و سفر با سرعت نور

هاوکینگ کلید اصلی سفر در زمان را سیاهچاله‌ها می داند. اجرامی به شدت جرمگین که حتی نور نیز نمی‌تواند از دام گرانشی آنها بگریزد. 

وی می گوید: "سیاهچاله تاثیر قابل توجهی بر روی زمان دارد و می‌تواند سرعت آن را بیشتر از هر چیز دیگری در کهکشان کاهش دهد. این همان ویژگی است که سیاهچاله‌ها را به ماشین‌های واقعی زمان تبدیل می‌کند. بر این اساس می‌توان تصور کرد که فضاپیمایی در مرکز کهک‌شان راه شیری در اطراف سیاهچاله ای بزرگ در فاصله ای برابر 26 هزار سال نوری در گردش باشد. از زمین این فضاپیما در هر 16 دقیقه یک دور را کامل خواهد کرد. اما برای سرنشینان این فضاپیما زمان به کندی در حرکت بوده و برای هر 16 دقیقه ای که بر روی زمین سپری می شود، این افراد تنها 8 دقیقه از زندگی خود را پشت سر می گذارند. به این شکل 10 سال زمینی سفر در این فضاپیما برای آنها در واقع 5 سال خواهد بود.

این سناریو با اصل سفر در میان کرم چاله ها در تناقض نیست اما ایده ای کاملا غیر عملی است. اما از نظر هاوکینگ احتمالات عملی دیگری نیز وجود دارد: سفر با سرعت بسیار بالا.

وی می‌گوید: "این امکان به یکی دیگر از حقایق جهان هستی بستگی دارد. محدودیت سرعت کیهانی که برابر 299 هزار و 337 کیلومتر بر ثانیه است یعنی سرعت نور. هیچ چیز توانایی شکستن این رکورد را ندارد و این محدودیت یکی از بهترین اصول به اثبات رسیده علمی است. اما چه باور داشته باشید چه نداشته باشید، سفر در سرعتی نزدیک به سرعت نور می‌تواند شما را به آینده ببرد. زیرا سفر در این سرعت به معنی 7 بار چرخش کامل مدار زمین در ثانیه است. در این لحظه است که واقعه‌ای غیر عادی رخ داده و سرعت زمان برای مسافران این سفر سریع السیر نسبت به زمان بقیه جهان به شدت کاهش پیدا کرده و در واقع همه چیز برای این مسافران به کندی سپری خواهد شد."

مقابله با سرعت نور

"این رویداد باید به منظور محافظت از محدودیت سرعت کیهانی رخ دهد. تصور کنید کودکی در حال دویدن بر روی فضاپیمایی است که با سرعتی نزدیک به سرعت نور در حرکت است آیا این کودک با حرکت رو به جلوی خود به سادگی در حال شکستن محدودیت سرعت کیهانی نیست؟ پاسخ این سوال "نه" است زیرا قوانین طبیعت با آرام کردن سرعت مسافران این سفر از شکسته شدن قانون محدودیت سرعت جلوگیری خواهد کرد و به این شکل این کودک قادر نخواهد بود به اندازه‌ای سریع بدود تا بتواند محدودیت سرعت کیهانی را بشکند. زمان همیشه برای محافظت از محدودیت سرعت سرعت خود را کاهش خواهد داد."

به گزارش مهر، هاوکینگ می گوید: "این ماهیت چگونگی ممکن بودن سفر به آینده است. تصور کنید فضاپیما ایستگاه خود را در اول ژانویه 2050 میلادی ترک کند و به مدت 10 سال در مدار زمین به حرکت سریع خود ادامه دهد و سرانجام در اول ژانویه سال 2150 متوقف شود. در این مدت زمانی مسافران این فضاپیما تنها یک هفته سفر کرده اند زیرا زمان درون فضاپیما به شدت به کندی سپری شده است و تصور کنید زمان بازگشت به زمین با چه جهان متفاوتی مواجه خواهند شد، در واقع در عرض یک هفته این افراد به 100 سال بعد سفر کرده‌اند."

"در حال حاضر سریع‌ترین جنبش‌ها در تونل بزرگ شتاب‌دهنده ذره‌ای سرن صورت می‌گیرد. زمانی که این شتاب‌دهنده آغاز به کار می‌کند شتاب در کسری از ثانیه از صفر به 96 هزار و 560 کیلومتر بر ساعت می‌رسد و با افزایش نیرو سرعت ذرات نیز افزایش پیدا خواهد کرد تا زمانی که ذرات 11 هزار بار در ثانیه مسیر تونل را طی کرده و باز می گردند، سرعتی که نزدیک به سرعت نور است. در واقع این ذرات می‌توانند به 99.99 درصد از سرعت نور دست پیدا کنند که در این صورت سفر در زمان را آغاز خواهند کرد. ما این واقعیت را با کمک ذرات عجیبی به نام "پیمسون‌ها" دریافته ایم زیرا طول عمر این ذرات به شدت کوتاه و در حدود 25 بیلیونیوم از ثانیه است اما زمانی که شتاب و سرعت آنها به این حد دست پیدا می کند، طول عمر آنها نیز 30 بار بیشتر می‌شود.

" برای اعمال چنین شتاب و سرعتی برای انسان باید در فضا بود. این در حالی است که سریعترین سفر فضایی انسانها سفر آپولو 10 با سرعت 40 هزار و 233 کیلومتر بر ساعت بوده است. برای سفر به زمان باید با سرعتی 10 برابر این سرعت در فضا حرکت کرد و برای عملی شدن آن به فضاپیمایی بسیار بزرگتر نیاز خواهد بود تا بتوان با کمک آن مقادیر زیادی سوخت برای تامین انرژی مورد نیاز چنین سرعتی حمل شود. ما در تئوری تنها می‌توانیم در طول عمر خود یکبار به سفری بسیار دوردست برویم، سفری کوتاه به مرز کهکشان راه شیری به تنهایی به 80 سال زمان نیاز خواهد داشت."

Reza بازدید : 69 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 

پیش از جنگ و در طول جنگ جنگ جهانی دوم  نیروی دریایی آمریکا دست به آزمایشاتی برای نامرئی کردن کشتی ها و هواپیماها زد. این نامرئی کردن به گونه ای بود که رادارها دیگر قادر به ردیابی این وسایل نباشند و به این منظور کل جرم وسیله مورد نظر باید کاملا وارد بعد دیگری از زمان-فضا می شود تا جرم آن قابل ردیابی و بمباران شدن نباشد. تحت نظر بزرگترین فیزیکدانان قرن از جمله «نیکلاس تسلا» و « جان ون نیومن» این پروژه در مساحتی بیش از ۵۰ هکتار در کنار بندر فیلادلفیا شروع به کار کرد.

نیکلاس تسلا  در میان امواج الکتریسیته…زندگی پر از راز او و مرگ جعلی اش توسط دولت آمریکا بسیار شک برانگیز است در حالیکه اعلام شد او در سال ۱۹۵۷ مرده است جسدش به هیچ کس نشان داده نشد و شاهدان عینی او را در سال ۲۰۰۱ نیز زنده دیده اند در حالیکه همچنان دست به آزمایشات غیر قابل بخشش و قربانی کردن انسانها می زند.

 

جان فوون نیومن – همکار تسلا که مسئول برژه فیلادلفیا و مونتاک بود. بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود.

در آزمایشات اولیه با کمک دستگاههای بسیار عجیبی که تسلا ساخته بود تیم پژوهشی قادر بود وسایل کوچکی مثل میز و صندلی را ناپدید کند – به بعدی ناشناخته وارد کند و سپس آنها را بازگرداند.

این آزمایشات پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود. در این میان تعداد کثیری از یهودیان آلمان و آمریکا مخارج این پروژه عظیم را می پرداختند!

  بعد از آزمایشات اولیه که تحت فرمان نیروی دریایی آمریکا صورت می گرفت تصمیم بر آن شد که تعدای حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و آن را به بعد دیگری بفرستند.  این حیوانات داخل قفسهای فلزی و در عرشه کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملا ناپدید شد ولی وقتی برگشت تعدای از حیوانات گم شده بودند و بقیه هم آثار سوختگی روی بدنشان دیده می شد. قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال در ۱۲ آگوست ۱۹۴۳ کشتی USS Eldridge با تمام خدمه اش مورد تست قرار گرفت.

 ملوانان خبر نداشتند که چه اتفاقی قرار است بیفتد. دستگاهها شروع به کار کردند و کلید ها زده شدند. کشتی با کلیه مردان داخلش ناپدید شدند. تا چهار ساعت بعد که دوباره در بندر فیلادلفیا ظاهر گشتند. شاهدان ماجرا گزارش می دهند که یک هاله سبز فسفری تمام کشتی را احاطه کرده بود.

 خدمه کشتی در آتش می سوختند ..تعدادی دیوانه شده بودند..تعدادی دچار حمله قلبی بودند…تعدادی در بدنه و دیوارهای کشتی ذوب شده بودند و زنده جان می دادند. بقیه خدمه مرده بودند. گزارشات نیروی دریایی حکایت از این دارد که  چند ملوانانی که زنده مانده بودند در عرض چند هفته در جلوی چشم حاضران ناپدید شدند. ( یا بخار شدند یا به بعد دیگری انتقال یافتند).

سوال این بود که در این چهار ساعت کشتی به کجا رفته بود؟ دو بازمانده ای که در این کشتی حضور داشتند ادعا می کنند که در این چهار ساعت کشتی در یک تونل زمانی ۴۰ ساله وارد شده بود. یعنی از سال ۱۹۴۳ به سال ۱۹۸۳ و دقیقا در زمان آزمایش مشابهی به نام » پروژه مونتاک» وارد شده بود. چرا و چگونه ؟ معتقدند که بیگانگان یعنی فضاییان در این میان نقشی فعال داشته اند. اگرچه گزارشات حضور چندین کشتی فضایی از انسانهای آینده را نیز در زمان این آزمایش تایید می کنند. 

قضیه از این قرار است که ۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زدند. نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی » پروژه مونتاک» است. کشتی ای که در سال ۱۹۴۳ ناپدید شده بود در تونل زمان به سال ۱۹۸۳ و در زمان انجام پروژه مونتاک جهش کرده بود. در این میان دو نفر از خدمه به نامهای «دانکن» و » بیلک» از کشتی بیرون پریدند و در سال ۱۹۸۳ باقی ماندند در حالیکه خود کشتی و سایر خدمه به سال ۱۹۴۳ بازگشت و تمام  آنها جان باختند.

این دو بازمانده عضو خدمه نیروی دریایی نبودند بلکه دو محقق و دانشمند فیزیکدان و از دوستان «جان فون نیومن» و «نیکلاس تسلا» بودند که به هر دلیلی آن روز در عرشه کشتی Eldridge حضور داشتند و در زمان مناسب به ۴۰ سال در آینده سفر کردند. طبق گزارشات خودشان » جان فون نیومن» دو قایق نجات را از پیش برای گرفتن آنها از آب آماده کرده بوده است. آلبک می گوید» وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم». مشخص است که این سفر ۴۰ ساله در زمان با موفقیت و همانطور که این دانشمندان پیش بینی کرده بودند انجام شده است.  به گفته » دانکن» و » بیلک» یک نفر سوم هم همراه آنها بوده است ولی به سبب اشتباهی که در ساعت زمانی او اتفاق افتاده بود پس از ورود به سال ۱۹۸۳ او در هر ساعت به اندازه یک سال پیر می شد و ظرف چند روز مرد.

«دانکن» و » بیلک » هم اکنون در نیویورک زندگی می کنند و چند مصاحبه خصوصی بدون ذکر نام انجام داده اند. به گفته ایشان این اولین باری نبوده که سفر در زمان صورت گرفته است. » دانکن» با دادن مشخصات و مدارک بسیاری ثابت کرده است که برای سفر در زمان تنها به سه وسیله نیاز است و بعد از گشوده شدن تونل به هر زمانی امکان سفر هست.

نیازی به لباس مخصوص یا هیچ گونه امکانات عجیب و غریب نیست. این وسایل و آنتها هم روی زمین و هم مایلها زیر زمین در «مونتاک» کشیده شده اند. » بیلک » نشان داد که در سال ۱۹۴۳ آنها به مریخ فرستاده شده بودند تا شهرهای متروک و تونلهای زیر زمینی مریخ را بازرسی کنند. به گفته او مریخ هزاران سال است که متروک شده و سکنه ندارد ولی هوای آن قابل تنفس و زندگی است.

 

 این شکلی است که دهانه فرضی تونل زمان خواهد داشت. از داخل دهانه می توان همه چیز را در سال مورد نظر مشاهده کرد.

به گفته دانکن یک تیم ۲۰ نفره به همراه او به آینده و سال ۶۵۳۵ میلادی فرستاده شدند. آنجا سکنه ای دیده نشده بوده. آنها در میدانی عظیم  که یک مجسمه غول آسا از یک اسب طلایی در وسط آن قرار داشته دیدن کردند. بنا بر این اظهارات این آزمایش بارها تکرا شده و هر بار آنها در همین مکان وارد شده بودند گویی که جای دیگری در سال ۶۵۳۵ وجود ندارد.

همچنین گزارش می دهند که در زمان آزمایشات آنها چند کشتی فضایی بر فراز مونتاک پدیدار شدند که قصد هیچ نوع دخالتی نداشتند فقط مشاهده می کردند. متاسفانه تونل زمانی که ایجاد شده بود یکی از این یوفو ها را به داخل خودش کشید و به سال ۱۹۴۳ انتقال داد. در این شرایط افرادی که در سال ۱۹۴۳ بودند یوفو را یافتند. به گزارش » دانکن» چند یوفویی که در سال ۱۹۸۳ بودند از آینده آمده بودند تا کارها را زیر نظر داشته باشند. همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد » اوریون» و » گری ها» و نقش آنها در دادن این تکنولوژی به زمینیان برای سفر در زمان وجود دارد که قابل ذکر در اینجا نمی باشد.

تونل زمانی که در بندر مونتاک فعال است سبب اتفاقات غیر منتظره و عجیبی شده است که حتی مردم عادی هم آن را مشاهده کرده اند. از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک. با توجه با جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.

 

اگرچه این اولین بار نیست که موجودی عجیب و غریب در مونتاک پیدا می شود. طبق گزارشات بارها اجساد موجوداتی مشابه گاهی کوچکتر از این در سواحل مونتاک به گل می نشینند و می توان حدس زد که فقط یکی از هزار جسد از اقیانوس به ساحل کشیده می شود. طبق اطلاعاتی که » دانکن» و » بیلک» می دهند چندین بار در زمانی که آنها مشغول فعالیت در کانالهای زیر زمینی مونتاک بودند هیولاهایی از کنترل خارج شده و از تونل بیرون می آمدند که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از دانشمندان شده بود.

Reza بازدید : 55 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 دلیل جدید کشف نشدن بیگانگان فضایی
نتایج مطالعه ای جدید نشان می دهند که بیگانگان فضایی، در صورتی که وجود داشته باشند، باید تا کنون انسانها را پیدا می کردند، از این رو به احتمال زیاد بیگانگان به عمد و آگاهانه از برخورد با انسانها اجتناب می کنند.



"توماس هیر" ریاضیدان دانشگاه "گلف کاست" فلوریدا می گوید: یا انسان در این جهان تنها است، یا آنها ما را تنها گذاشته اند!"

"هیر" که نتایج مطالعات خود را در انجمن ریاضیات آمریکا در بوستون ارائه کرده است، بر اساس تخمینهایی که وی از مدت زمان مورد نیاز یک جامعه برای جمع آوری منابع و دانسته های تکنولوژیکی برای ترک کردن جهانی که در آن زندگی می کند و سفر به جهانی دیگر به آن نیاز است، به چنین نتیجه ای رسیده است. بر اساس این محاسبات حتی با سرعتی به آرامی یک درصد از سرعت نور، بیگانه ها باید طی 500 سال به نزدیکترین ستاره همسایه خود رسیده باشند.

اگر 500 سال دیگر برای ساخت یک فضاپیما در نظر گرفته شود و سالهای دیگری به انجام دیگر کارهای حاشیه ای، محاسبات نهایی نشان می دهند تمدنهایی که از قدیمی ترین ستاره های کهکشان راه شیری سفر خود را آغاز کرده اند، اکنون باید به زمین رسیده باشند، اما شواهد نشان می دهند که تا کنون هیچ نشانه ای از آنها دیده نشده است. پس بیگانگان فضایی کجا هستند؟

دلایل متعددی می توانند وجود داشته باشند تا عدم تمایل تمدنهای بیگانه به انسانها را توجیه کنند، یکی از مهمترین آنها می تواند این باشد که انسانها چیزی که مورد نیاز بیگانگان باشد را در اختیار ندارند. به گفته هیر هر نوع تمدن باستانی احتمالا بیولوژیکی نیست، از این رو به مکانی مانند زمین نیاز ندارد، آنها نیازی ندارند که به زمین آمده و آب آن را به سرقت ببرند. آنها می توانند چنین نیازهایی را در دیگر نقاط جهان برطرف سازند.

هیر با اشاره به وجود تجهیزات پیشرفته ای مانند کپلر که می تواند سیاره ها را در مدار دیگر ستاره ها رصد کند، معتقد است دیده نشدن انسانها به هر دلیلی که باشد، دلیل بر این نیست که بیگانگان از وجود ما آگاهی نداشته باشند. به گفته وی اگر انسانها بر روی سیاره ای با قدمتی پنج میلیارد ساله به فناوری مانند کپلر دست پیدا کرده اند، تمدنهای بیگانه که 10 میلیون سال قدمت بیشتری دارند به طور قطع پیشرفته تر خواهند بود.

هیر می گوید: من اطمینان دارم آنها توانایی این را دارند تا بفهمند بر روی سیاره ای حیات وجود دارد یا ندارد، تنها کلروفلوروکربن یا CFC موجود در اتمسفر زمین نشانه ای قابل توجه برای کشف این موضوع است.

"وودز هالی" فیزیکدان دانشگاه مینه سوتا که به تازگی کتابی را درباره چشم انداز زندگی فرازمینی منتشر کرده است می گوید ما اطلاعات دقیقی درباره نحوه آغاز حیات بر روی زمین نداریم تا بتوانیم بر اساس آن حیات بیگانه را شناسایی کنیم، حتی اگر این نوع از حیات در برابر چشم ما قرار داشته باشد.

از نظر وودز سه احتمال وجود دارد: حیات پدیده ای نادر است که قابل قبول ترین احتمال به شمار می رود، حیات ناشناخته است زیرا هربار که به آن نگاه می شود، نسبت به بار پیش تفاوت عمده ای داشته است، حیات در جهان فراوان است و تنها مشکلات تکنیکی مانع از رصد آن می شود.

بر اساس گزارش فاکس نیوز، هالی تمامی این گزینه ها را ممکن می داند، اما به اعتقاد وی برتری با اولین گزینه است، حیات زمین گونه ای نادر از حیات است و ما گونه هایی نادر هستیم.

Reza بازدید : 49 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 


آیا براستی موجودات فضایی وجود دارند؟ در واقع جواب این سوال آنقدر ها سخت نیست! کافی است تا نگاهی  دقیق تر به اطراف خود بیاندازید. آنها را خواهید دید. شما یکی از آنها هستید... بالغ بر میلیون ها گونه مختلف جانوری و ارگانیسم زنده بر روی زمین وجود دارد. اینها موجوداتی هستند بر سیاره کوچکی به نام زمین، و در گوشه ای از کیهان. اینها همان موجودات فضایی هستند. پس اگر به دنبال بیگانگان فضایی خارج از زمین می گردید شاید بهتر باشد تا سوال اول را به گونه بهتری بیان نماییم." آیا حیات در خارج از زمین وجود دارد؟" با اینکه هنوز مدارک عینی اثبات این موضوع وجود ندارد اما جواب این سوال هم آنقدرها سخت نیست: " اینطور به نظر می رسد".l

استفن هاوکینگ، دانشمند بسیار پرآوازه ومشهور فیزیک نجومی در سال 2010 به طور رسمی اعلام نمود که موجودات فضایی به طور حتم وجود دارند. او به سخنانش در این حد بسنده نکرد وهمچنین اخطار داد که ارتباط با آنها می تواند ایده بسیار بدی باشد. اما چطور ممکن است؟ از کجا می دانیم که موجودات فضایی ممکن است وجود داشته باشند و بر چه اساسی ارتباط با آنها خطرناک است؟

هاوکینگ در برنامه ای که از کانال دیسکاوری پخش گردید، اعلام کرد که وجود زندگی هوشمند فرازمینی کاملاً منطقی و ممکن است. این خبر در بسیاری از رسانه های معتبر جهان انتشار یافت به طوری که واکنش های  گسترده ای نیز در بر داشت. هاوکینگ هشدار داد که در صورت شناسایی زمین توسط موجودات فضایی، این امکان وجود دارد که آنها در جهت استفاده از منابع و اقامت در زمین، ما را مورد حمله قرار دهند. همچنین در ادمه بیان می کند که چالش اصلی ما این است که دریابیم این بیگانگان فرازمینی چگونه خواهند بود.

(تصویر گرافیکی و تخیلی از شکل دیگری از حیات در خارج از زمین)

در واقع بخش عمده استدلال هاوکینگ و فرضیه وجود موجودات فضایی بر پایه محاسبات ریاضی می باشد. تاکنون هیچ مدرکی دال بر وجود "زندگی" در هر سیاره دیگری به غیر از زمین یافت نشده است. اما با این حال ، این امر امکان وجود حیات فرازمینی بر سایر سیارات ناشناخته را از بین نمی برد. در واقع اثبات عدم وجود موجودات فضایی غیرممکن است. بنابراین در ادامه این مقاله با علل، دیدگاه ها و جنبه های مرتبط با وجود حیات در سایر سیارات آشنا خواهید شد. هم اکنون و بر اساس یافته های فعلی، شاید تنها پاسخ به واقع درست برای این سوال همان گزینه " بله ، به نظر می رسد که وجود دارند " باشد.اما هنوز نمی دانیم و برای اثبات نهایی این فرضیات، نیاز است تا آنها را بیابیم، و یا منتظر باشیم تا با زمین ارتباط برقرار نمایند.

 

(انسان برای کشف بیگانگان فضایی بسیار کنجکاو است؟ اما آیا ممکن است در پایان، این کنجکاوی به نابودی زمین و مرگ ما بی انجامد؟ و اگر آنها وجود دارند، آیا جهان آماده رویارویی با آنها می باشد؟)

 

 

حیات فرازمینی:

(مطالبی که در ادامه می خوانید بر اساس دیدگاه ها و نظریات محققین و اخترشناسان مختلف در رابطه با احتمال وجود حیات فرازمینی می باشد. )

اول آنکه، زمانی که می گوییم " موجودات فضایی" منظور آن دسته از تمدن های پیشرفته فضایی موجود در فیلم های علمی-تخیلی نیست. اگرچه احتمال وجود چنین تمدن هایی نیز وجود دارد، اما تاکنون هیچگونه مدرکی دال بر اثبات آن یافت نشده و فعلاً در محدوده فیلم های علمی-تخیلی باقی خواهند ماند. پس آنچه که مد نظر ما می باشد، به مبحث کلی "حیات خارج از زمین" اشاره دارد. بر همین اساس اینگونه به نظر می رسد که عدم وجود حیات فرازمینی غیر ممکن می باشد. مهم نیست اگر تاکنون با آن روبرو نشده ایم، احتمالات چنین بیان می کنند که این حیات وجود دارد. به این اعداد نگاهی بیاندازید و لحضه ای به آن بی اندیشید:

 

 


آیا یک هوش فرازمینی پیشرفته، برای تجاوز بر زمین از یک کرم چاله استفاده خواهد نمود. چه کسی می داند؟ (Discovery channel)

 

فقط در کهکشان راه شیری در حدود 300 میلیارد ستاره وجود دارد. (هر ستاره می تواند دارای صدها و هزاران جرم آسمانی، سیاره و قمر در منظومه خود باشد. به عنوان مثال کل منظومه شمسی ما و اجرام آن را فقط در محدوده یکی از این ستارگان/یعنی خورشید در نظر بگیرید)  انتظار می رود که بخش وسیعی از این ستارگان دارای سیاراتی باشند که قادر به میزبانی حیات است. حال در نظر بگیرید که عدد گفته شده تنها در یک کهکشان بود. در حدود 100 تا 300 میلیارد کهکشان در کیهان شناخته شده، وجود دارد. هر کهکشان شامل میلیاردها و  برخی شامل تریلیون ها ستاره است. به راستی چطور می توانید باور کنید که هیچ شانسی برای رویداد زندگی در هیچ یک از این ترلیون ها ترلیون سیاره که به دور  این ستارگان در حال گردشند وجود ندارد؟ حتی اگر بر این باور باشید که خداوند حیات را مستقیماً بر زمین آفریده، باور آفرینش کیهانی با این اندازه تنها برای ما، تاحدی غیرمنطقی و متکبرانه به نظر می رسد.

- پاسخ مثبت است. چه از لحاظ علمی، و چه از لحاظ فلسفی، تنها با نگاهی به عظمت آفرینش،عدم وجود حیات فرازمینی امری غیرممکن به نظر می رسد. اگرچه "بیگانگان فضایی" که از زمان پس از جنگ جهانی دوم با عنوان UFOدر بین مردم شناخته می شوند، یک مبحث پیچیده جداگانه است.( اگر از علاقه مندان به این مبحث هستید میتوانید با مطالعه موضوعات پیرامون UFOها (اجسام پرنده ناشناخته) نوشته دکتر  Jacques Valleeو دکتر  Allen Hynekاطلاعات ارزشمندی در این رابطه بدست آورید.)

 

 

 


کهکشان قرمزی که در وسط این عکس دیده می شود، SXDF-NB1006-2نامیده شده و دوردست ترین کهکشانی است که تا به امروز شناسایی شده است.این کهکشان در فاصله 12.91 میلیارد سال نوری دورتر از زمین قرار دارد. بخش سمت چپ تصویر یه کلوزاپ از آن را نمایش می دهد. (این عکس توسط فضاپیمای XMM-newtonگرفته شده است. / کپی رایت تصویر : NAOJ)

می دانیم که نور با سرعتی در حدود 300هزار کیلومتر بر ثانیه (دقیقاً 299 792 458 m / s) در کیهان در حال حرکت می باشند. حال با چند ضرب ساده به نتایج جالبی می رسیم. به این اعداد دقت کنید.  نور در 1 دقیقه مسافتی معادل با 18 میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک ساعت مسافتی در حدود 1 میلیارد و 80 میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک روز مسافتی در حدود 25 تریلیون و 920 میلیارد کیلومتر را می پیماید. عدد بدست آمده را در 365 ضرب نمایید. این فاصله عجیب و غریب مسافتی است که نور در یک سال می پیماید! در واقع این همان "یک سال نوری" است.

 

اما نکته اینجاست. بر اساس آخرین یافته ها، خوشه کهکشانی در فاصله 12.91 میلیارد سال نوری دورتر از زمین شناسایی شده است. آیا می توانید وسعت کیهان را تصور کنید؟ یعنی اگر روزگاری انسان به تکنولوژی فوق پیشرفته ای دست یابد که بواسطه آن بتواند با سرعت نور (یعنی حد نهایی سرعت در کیهان) حرکت نماید، باز هم زمانی نزدیک به 13 میلیارد سال طول خواهد کشید تا به این کهکشان برسیم. آیا براستی فکر می کنید که در کیهانی با این عظمت، زمین تنها نقطه حیات است؟!

- امکان وجود موجودات فرازمینی وجود دارد. شمار بی نهایتی از سیارات، منظومه های خورشیدی و شاید کائنات وجود دارد که بایستی میزبان هوش فرازمینی باشد. اگرچه هنوز مدرکی دال بر وجود (و البته عدم وجود) آنها نداریم. همچنین من معتقدم ممکن است آنها دارای نوعی برتری به ما باشند. اگر آنها قادر به مسافرت میلیون ها سال نوری و پیدا کردن ما باشند، بدون شک بایستی از تکنولوژی برتری نسبت به ما برخوردار باشند. اما شاید بر اساس خودپسندی و نادانی انسان، بسیاری از ما چنین حیاتی را پست تر از خود بدانیم. فراموش نکنید، همانگونه که ما حیات فرازمینی را با عنوان "بیگانگان فضایی" می خوانیم، آنها نیز ما را اینگونه خواهند خواند. البته برخی انسان ها آنقدر هوشمند خواهند بود تا حیات فرازمینی را نیز به عنوان یک موجودیت طبیعی، متفکر و زنده بدانند. چه کسی می داند؟ ممکن است کاملاً شبیه به ما باشند. و یا شاید شبیه به همان موجودات ترسناکی که از داستان های علمی-تخیلی می شناسیم. هیچ کس هنوز چنین حقایقی را نمی داند، اما حداقل این احتمال بسیار بسیار قوی وجود دارد که اشکال دیگری از زندگی نیز در جهان هستی است.

(تا امروز. هیچ چیز  (Ian O'Neill))

استدلال معمول پیرامون عدم وجود موجودات فضایی از آنجا سرچشمه می گیرد که تاکنون هیچیک از آنها، آشکارا و به طور مستقیم، با ما بر روی زمین تماسی برقرار نکرده است. تمدن های پیشرفته فضایی شاید دلایل خوبی برای انجام این کار داشته باشند. و یا شاید همانطور که می تواند برای ما اتفاق بی افتد، به نقطه ای رسیده باشند که از اکشافات فضایی نا امید گشته اند. اگر اینگونه باشد، آنگاه که ستاره مادر منظومه آنها درچرخه تکاملی خود به سوی مرگ می رود (زنجیره اصلی اکثر ستارگان) منجر به نابودی و توقف حیات آنها خواهد شد. در چنین شرایطی، بسته به جرم اولیه سیاره شان، آنها نیز به ستاره کوتوله سفید، ستاره غول قرمز و یا ابرنواختر تبدیل خواهند گشت.

بدون توجه به اظهارات شاهدان عینی UFOها، هیچی مدرک مسلم و قطعی که زمین توسط بیگانگان هوشمند فرازمینی ملاقات گشته است (چه در حال و چه در گذشته) وجود ندارد. این موضوع معمولاً در داستانهای علمی-تخیلی آمده است، چراکه زندگی در هرجای دیگر از جهان هستی به شدت محتمل است.

 

 


آیا ممکن است بیگانگان فضایی ما را تنها به چشم آلودگی که باعث ویرانی زمین گشته و بایستی از آن پاک گردد ببینند؟ (ناسا)

به احتمال بسیار زیاد گونه های بسیار متفاوتی از جانداران در جهان وجود دارد. از دیدگاه من، عدم وجود حیات در بیش از 200 میلیون کهکشان موضوعی عجیب و کاملاً غیرمنطقی به نظر می رسد. از این رو احتمال وجود حیات در خارج از کره زمین بسیار بالاست و شاید پاسخ سوال "آیا ما در جهان تنها هستیم؟ " را بتوان با قطعیت "خیر" اعلام نمود.

 

یکی از نکات بسیار مهم که باید در نظر داشت فاصله بسیار زیاد بین ستارگان است. حتی اگر تمدن های فنی و هوشمندی از سایر موجودات زنده در کهکشان راه شیری ما وجود داشته باشد، برای چنین تمدن هایی با پیشرفته ترین تکنولوژی ها، و حتی سفینه هایی با توانایی حرکت با سرعت نور، سال ها به طول خواهد انجامید تا به ما برسند. زمانی که آنها وارد زمین گردند،  سیاره مادر آنها آنقدر سالخورده خواهد بود که در بازگشت به سیاره شان هیچ خویشاوندی نخواهند یافت.

 

من فکر می کنم، تنها راه ممکن برای ملاقات ما توسط موجودات فرازمینی از طریق فیزیک کوانتوم بوده و این امر تنها زمانی روی خواهد داد که این موجودات توانایی دستکاری زمان و فضا را داشته باشند. پس از آن، شاید جهان 3بعدی ما قابل یافتن در بین میلیون ها جهان بوده و امکان ورود به آن از میان دیگر ابعاد میسر باشد. نظریه ابر ریسمان فعلی پیشنهاد می دهد که علاوه بر بعد زمان، به 10 بعد دیگر نیز برای وقوع چنین پیشامدی نیاز است. (نظریه بعد یازدهم)

اگر منظور شما این است که " آیا موجودات فضایی واقعیت دارند؟" ممکن است تابحال شواهدی دال بر وجود چنین موجوداتی، برخی کوچک تر از 2 اینچ و برخی به بزرگی 20 پا دیده باشید. اگرچه، ممکن است بسیاری از این  شواهد اشتباه و دروغین باشد، اما زمانی که به عظمت جهان می اندیشیم، و تمام آن میلیاردها کهکشان شناخته شده برای بشر، و تمام ناشناخته های دیگر هستی، در واقع باور این موضوع که که ما تنها فرم حیات در جهان هستیم غیرممکن به نظر می رسد. اگرچه بر اساس مدارک فعلی مجبوریم جواب "خیر" را انتخاب کنیم اما من اعتقاد دارم دیر یا زود با این جانداران روبرو خواهیم گشت.

فکر می کنم، همین حالا، آنها باید جایی در حال زندگی باشند. 

 

(تصویری از یک پا؟ بله. / تصویری از چشمان؟ بله / تصویری از ناحیه مکشی عظیم به عنوان دهان؟ بله. کاملاً صحیح است.)

(استیفن هاوکینگ در مستندی که در رابطه با انواع اشکال احتمالی حیات و موجودات فرازمینی ساخته به برسی برخی از این گونه ها می پردازد. او در بخشی از این مستند توضیح می دهد که چگونه پاها می توانند برای هرگونه ای از شکل حیات که بر پوسته سخت سایر سیارات وجود دارد سودمند باشد. پاها و چشمان برای استفاده در سیاره ما بهینه گشته اند، بنابراین شاید در برخی اشکال زندگی در جهان های دوردست چنین اعضایی به یکدیگر  پیوسته اند.

زمانی که سخن از موجودات فضایی به میان می آید، در این زمان، هنوز هیچ گونه ای از آنها یافت نشده و یا با زمین ارتباط برقرار ننموده است. با این حال با توجه به ابعاد بینهایت جهان، احتمالات فراوانی بر حیات موجودات فرازمینی در سایر کهکشان ها، مانند کهکشان کوتوله قوس وجود دارد. اگرچه تاکنون وجود آنها اثبات نشده اما دانشمندان امیدوارند در آینده نزدیک چنین اتفاقی خواهد افتاد و در این زمینه تلاش های گوناگونی در حال انجام است.

Reza بازدید : 38 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 

تاریخ کشف: 2013April

مکان کشف: مریخ

بوسیله: NASA Spirit Rover, sol 1220

این برای من (ScottCWaring) در Twitter فرستاده شد و باید تصدیق کنم که امکانش هست. واقعا باید با ذهن باز به چیزهایی که به پژوهش در تمدنهای فرازمینی ربط دارد پیش بروید. شخصیکه این تصویر را در Twitter برایم فرستاد متوجه چیزی سکه مانند در سطح مریخ شد و وقتیکه من در تصویر زوم کردم, بله بنظر شبیه یک سکه میماند. سکه ها میتوانند برای ده ها و صدها هزار سال نیز دوام بیاورند, پس این یک سکه است؟! شما چه فکر میکنید؟

 Spirit : Panoramic Camera : Sol 1220

منبع ناسا:

http://marsrovers.jpl.nasa.gov/gallery/all/2/p/1220/2P234663574EFFATF3P2561L6M1.HTML

منبع: http://www.ufosightingsdaily.com

Reza بازدید : 68 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 

محققان با گذشت بیش از یک دهه هنوز نتوانسته اند به ماهیت واقعی اسکلت عجیب 15 سانتی‌متری با ظاهری شبیه موجودات فضایی پی ببرند.

 

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این اسکلت عجیب که ترکیبی از آدم کوچولو و موجودات فضایی به نظر می رسد، یک دهه قبل در صحرای آتاکامای شیلی کشف شد، اما علم پزشکی و ژنتیک هنوز قادر به رمزگشایی از ماهیت واقعی این موجود نیست.

 

با وجود شایعاتی در خصوص فرازمینی بودن این اسکلت، محققان از ماهیت زمینی آن خبر می دهند؛ البته ناهنجاری های متعددی از جمله اسکلت شبه موجودات فضایی و وجود 10 دنده (برخلاف انسان که دارای 12 دنده است) در بدن این موجود عجیب دیده می شود.


http://media.isna.ir/content/170-4.JPG/6

آنالیز آدم کوچولو

 

محققان مدرسه پزشکی دانشگاه استنفورد به سرپرستی پروفسور «گری نولان» با استفاده از روش عکسبرداری با وضوح تصویری بسیار بالا، اشعه ایکس، سی تی اسکن و تعیین توالی DNA احتمال مواجه بودن با یک اختلال نادر ژنتیکی را مورد ارزیابی قرار دادند.

 

بررسی ژنتیکی نشان می دهد که این اسکلت عجیب به انسان تعلق دارد، اما 9 درصد ژن های آن با مرجع ژن انسانی مطابقت ندارد.

 

این موجود با وجود قد 15 سانتیمتری، در زمان مرگ بین شش تا هشت سال سن داشته و مادرش احتمالا بومی مناطق آمریکای جنوبی است.

 

محققان در خصوص عمر استخوان ها چندان مطمئن نیستند، اما احتمال می دهند که این موجود چند دهه قبل مرده است؛ همچنین هیچگونه جهش ژنتیکی مرتبط با اشکال مختلف کوتولگی در این اسکلت عجیب مشاهده نشده است.

 

Reza بازدید : 423 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

گروه آرکتورین خوش آمد میگوید به تمام خوانندگان پیامی دیگر از نور و عشق(در معنای واقعی کلمه اش یعنی=فعالیت یگانگی). ما اینجائیم تا یاری دهیم به تمام موجودیتهایی که انتخاب کننده عروج به انرژی ابعاد بالاتر هستند, انرژی ای که اکنون دارد با گذشت هر روز بیشتر معلوم میشود.

 


آنهائیکه انتخاب کننده عروج هستند باید تجربه کننده پاکسازی در میدانهای انرژی فیزیکی شان, احساسی شان, ذهنی شان, و روحی شان باشند که در واقع رهاسازی هر نوعی از انرژیهای پرچگال قدیمی اند که هنوز از زندگیهای متعدد گذشته (یا زندگی کنونی) دارند در خودشان حمل میکنند. این پروسه پاکسازی میتواند یک پروسه ناخوشایند باشد. ممکن است تجربه کننده روزهایی باشید که گریه کنید, افسرده باشید, یا عصبانی باشید آنهم برای هیچ دلیلی. ممکن است در یک زمان هم بگریید و هم بخندید درحالیکه قادر باشید تا بطور عقلانی به آن تجربه بنگرید عین اینکه بیرون از خودتان ایستاده اید و نظاره گر آن تجربه اید. خیلیها(نه همه) برخی از انرژیهای احساسی شدید قدیمی شان را دوباره یا چندباره تجربه خواهند کرد تا کاملا پاکسازی و رهاسازی شوند. اجازه دهید تا این آزادسازیهای انرژی انجام شوند و بروند, و نخواهید که آنها را بعنوان مشکلات شخصی تان نگه دارید و مطالبه کنید آنهم وقتیکه مثلا به خودتان بگوئید:»من خیلی افسرده ام.» یا «من دارو نیاز دارم, بهتره برم چند تا قرص بخورم.» زیراکه با اینکار پروسه پاکسازی آن انرژیها را در خودتان مخفی میکنید.

 

رهاسازی انرژی از حافظه سلولی فیزیکی غالبا از طریق ضعیف ترین ناحیه بدن فیزیکی انجام میشود که نتیجه اش بروز مسائلی چندین باره در آن ناحیه بخصوص خواهد بود. رهاسازی انرژی همچنین در عالم خواب نیز رخ میدهد. یک فردی ممکن است خوابهایی داشته باشد که در آنها اتفاقات خشن و شدیدی رخ دهد, مثل دیدن خوابی که در آن یک جنگجوی مبارز هستید و در شگفت هستید که چرا اینگونه است. این نوع خوابها احتمالا رهاسازی حافظه سلولی ذخیره شده از تجربیات واقعی در زندگیهای متعدد گذشته تان هستند. آزادسازی انرژی همچنین ممکن است درست در همان نقطه ای از صدمه زندگیهای قدیمی که حافظه سلولی تان هنوز آن حادثه دردناک را نگه داشته است انجام شود. افرادی که با ترس بیش از اندازه از آب, ارتفاع, حیوانات بخصوص, و غیره زندگی میکنند, همچنان در حافظه سلولی شان دارند برخی تجربیات گذشته دردناکی را که شامل آن چیزها بوده است حمل میکنند.

 

ما درباره پروسه پاکسازی و رهاسازی در پیام های قبلیمان صحبت کرده ایم, اما میخواهیم یادآوری کنیم که افرادیکه انتخاب کرده اند تا از نظر روحی به جلو حرکت کنند(عروج کنند) می بایستی که خالص سازی کنند. شما نمیتوانید انرژی قدیمی و پرچگال بعد سومی را نگه دارید و با خودتان بدرون انرژی جدید بعد بالاتر بیاورید. شما همچنین در پروسه باز کردن کانال انرژی طولی بدنتان هستید(مترجم: کانال انرژی که از فرق سر جائیکه چاکرای تاج طلائی که یکی از 7 چاکرای اصلی بدن است قرار دارد و از تمام 7 چاکرای اصلی بدن عبور میکند تا به پایین ترین 7 چاکرای اصلی بدن یعنی چاکرای اول پایه) که جریان انرژی بخوبی گسیل میشود در حالیکه 7 چاکرای اصلی را پاکسازی کرده و انرژیهای تازه را جایگزین میسازد. مسائل بیشتری در درون شما دارد رخ میدهد عزیزان, پس این حرفها را بیاد داشته باشید وقتیکه با این رهاسازیهای انرژیهای قدیمی و منسوختان مواجه میشوید. وقتیکه با تجربیات رهاسازی تان مواجه میشوید عجله نکنید که به استفاده از تشخیص های پزشکی بعد سومی روی بیاورید, اما مردد هم نشوید اگر که راهنمائی میشوید که به نزد یک دکتر بروید. اینرا بدانید که خیلی از مسائل فیزیکی امروزه برای ارواح در حال نمو و پیشرفت روحی در واقع مربوط به رهاسازی و پاکسازی انرژیهای قدیمی شان است.

 

میخواهیم با شما درباره زندگی در فرکانسهای بالاتر هستی صحبت کنیم, جائیکه انرژی آشکار و آزاد و احترام وجود دارد.احترام برای انتخابهای همدیگر در هر نوع ناحیه ای – بدون قضاوت یا انتقاد که همیشه ریشه در ایده های شخصی دارد. زندگی ابعاد بالاتر در هارمونی و در انرژی عشق(در معنای واقعی کلمه اش یعنی=فعالیت یگانگی) جریان دارد زیراکه در آگاهی کامل از موضوع یگانگی به سر میبرد. آنچه که نژاد بشریت ساکن سیاره زمین بعنوان امری عادی پذیرفته است (دوگانگی و جدائی) آنها را اینگونه برنامه ریزی کرده است که اعتقاد داشته باشند که حقیقت اینطوری است. ما به شما میگوئیم که این امری عادی نیست – انرژی عشق و یگانگی آن حقیقت است. نژاد بشریت ساکن سیاره زمین فراموش کرده که صلح و آرامش چیست درحالیکه زمانی در صلح و آرامش زیست میکرده و همینطور در تجربیات بین زندگیهای متعدد(مترجم: منظور آن سطح از بعد چهارم است, همان ایستگاه چرخه مرگ و زندگی یعنی چرخه سقوط و صعود, در مقایسه با چرخه هبوط و عروج که یک روح به اندازه کافی از نظر روحی پیشرفت کرده در آن قرار میگیرد و دیگر نیازی بهincarnation بعدی در بعد سوم ندارد) در آن موقتا بسر میبرد, زیراکه وقتی روحی دوباره تصمیم به incarnation میگیرد در واقع آن نقاب فراموشی را که با آن می آید نیز قبول میکند. و این نتیجه اش میشود زندگیهای متعدد در سیاره زمین بدون آگاهی از اینکه او واقعا کیست.

 

اعتقاد در واقعیت پایدار دوگانگی و جدائی اکنون دارد شروع به منحل شدن میکند همچنانکه میزان وسیعی از نور (مترجم: منظور از نور, چراغ نورافکن نیست بلکه منظور به انرژیهایی فرکانس بالاتری است که برای عروج سیاره زمین با حداکثر ارواح incarnateکرده درونش به بعد چهارم و در نهایت به بعد پنجم است که از منابع مختلفی منجمله سفینه های مادر بسیار عظیم بین ابعادی تمدنهای فرازمینی بسیار پیشرفته روحانی و تکنولوژیکی به سیاره زمین دارد گسیل میشود که بالابرنده هر چه بیشتر دانش و عشق=فعالیت یگانگی در موجودیتهای سیاره زمین نیز دارد میشود, البته ارواحی که انتخاب کننده عروج اند) از منابع مختلفی منجمله از خود وجود ازلی تان دارد به سیاره زمین گسیل میشود و انرژیهای نهفته در سایه ها را آشکار و رها میکند. ما داریم اینرا به شما یادآور میشویم زیراکه همچنانکه شما شروع به تجربه کردن جلوه های بیشتری از آنچه که حقیقت است میکنید, میوه های دوگانگی و جدائی شروع به تقلیل یافتن میکنند – و درونتان بیشترسازنده برونتان خواهد شد. شروع به مشاهده این خواهید کرد که بیشتر صلح, آرامش, احساس فراوانی, احترام, شادی, سلامتی و تقسیم اینها با دیگران دارید زیراکه اینها آن حقیقت هستند که توسط قانون روحانی, محکم نگه داشته شده اند.

 

بشریت ساکن سیاره زمین اینطور برنامه ریزی شده بوده است تا به کمبود, محدودیت, جدائی,و اعمال شریرانه اعتقاد داشته باشد که نتیجه اش در زندگیهای متعدد این شده است که گرفتار کننده در رفتارهای ستمگرانه و خودپرستانه باشد(حتی شما عزیزان در زندگیهایی که بیدار و آگاه نبوده اید) برای آنانیکه بر دیگران حکم فرما بودند و هستند و برای سایرین هم اعتقاد بر اینکه آنها چیز دیگری ندارند مگر پذیرش بزور آنها. برای برخی, تجربه دوگانگی(مترجم: منظور چرخه مرگ و زندگی یعنی سقوط و صعود) ابزاری مهم در نمو روحی بوده و هنوز هم هست, اما زمانش برای ارواح در حال بیداری به پایان رسیده است.

 

آنچه که قدیمی و دروغ است بسرعت دارد بسوی هیچ بودن منحل میشود و آگاهی روحی دارد شروع میکند تا در بیرون بعنوان گونه های زندگی جدید و بالاتر جلوه گر شود, و این دلیلی است که شما شاهد هرج و مرج خیلی زیادی در این زمان هستید. ظواهر این موضوع شاید بیانگر این باشد که جهانتان دارد از هم میپاشد, مسائل دارد سخت تر میشود, و بشریت دارد عقبگرد میکند. اما حقیقت این است که انرژیهای نور فرکانس بالاتر در حال تابش به روی سایه های درون حکومت ها, کلیساها, مشاغل, و موسسات هستند تا آن چیزهایی را که از شما تا به حال مخفی بوده اند آشکار و روشن کنند.

 

اکنون زمانش است عزیزان تا قدرت ذاتی تان را اصلاح و مرمت کنید, و تصمیمات روزانه تان را از محل آگاهی تان بسازید. بعنوان نژاد بشری ساکن سیاره زمین, آوردن آگاهی روشن یافته به انتخابهای روزانه تان, آنچه که تغییرات گفته میشود را سبب خواهند شد. نیاز است تا یک آگاهی از جنبه روحانی و مادی بایکدیگر در ادراکتان بیاید زیراکه در حقیقت هیچ جدائی وجود ندارد. جهانی که دارید میبینید بسادگی یک حس مادی از واقعیت روحی است.

 

حمایت نکردن از موسساتی که مواد شیمیایی و آشغال بخوردتان میدهند, آن باصطلاح تغییرات را سبب خواهند شد. امتناع کردن از چشم بسته حمایت کردن از سیستم های اعتقادی و کلیساها که بشریت را در اسارت به ایده ها و دکترین شخصی مبنی بر خودپسندی نگه خواهند داشت نیز آن باصطلاح تغییرات را سبب خواهند شد.

 

اکنون زمانش است تا همه,پذیرنده و گنجاننده هر دو جنبه های انرژی مذکر (انرژی فعال,be-er, do-er)و انرژی مونث (انرژی خلاق, پذیرا) خودشان باشند. که این نتیجه اش یک حالت آگاهی بیشتر متعادل, کامل و قدرتمند خواهد بود که به فرد اجازه میدهد تا به یک سطح خوب بالاتری بخواهد عملکرد داشته باشد و انتخاب کند, بجای اینکه بوسیله تاثیرات بیرونی بخواهد کنترل شود.

 

موجودیتهای از نظر روحی پیشرفت کرده یاد گرفته اند تا زندگی کننده از درونشان به بیرونشان باشند, و نه از بیرونشان به درونشان. شما آن قدرت هستید عزیزان, و اکنون زمانش است تا تشخیص دهید و از این منظر آگاهی بخواهید شروع به عمل کنید. کاملا آگاه باشید که ما داریم درباره آن نوع حس قدرت که قدرت بر روی فرد یا چیز دیگر برای مقاصد خودپرستانه است که باعث سقوط خیلیها شده و از انرژیهای قدیمی است صحبت نمیکنیم. ما داریم از قدرتی صحبت میکنیم که از تشخیص این می آید که شما جلوه ای از منبع اصلی هستید و هیچ فرد یا چیزی نمیتواند شما را از آن جدا کند—تمام چیزیکه نیاز دارید پیش از این در درونتان است. و آن قدرت حقیقت است.

 

همیشه با دیانت, قصد ونیت تان را بیازمائید, زیرا هر آنچه میگوئید و انجام میدهید از انرژی قصد و نیت می آید. با وسواس تمام, با خودتان صادق و حقیقی باشید, از خودتان بپرسید:»به چه چیزی معتقدم که باعث شده اینطوری احساس کنم یا عمل کنم؟». انرژی حقیقت و نور,همیشه راهنما شما در تمام انتخابها, اعمال, یا حرفهای شما خواهد بود البته اگر جویای آن باشید, به آن اعتماد کنید و به آن اجازه دهید.

 

Reza بازدید : 65 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 

معمولا آنها از 8 صبح تا 9 شب كلاس داشتند كه این كلاسها رو در 6 نوبت برگزار می كردند و بعد از صرف شام مختصر به اتاق موسیقی رفته و درسهای روز بعد رو تمرین می كردند و اگر انرژی داشتند برای یافتن سبكهای جدید هم مقداری وقت می گذاشتند.

 

بلاخره در یك روز بعد از كلاسهای بسیار خسته كننده هردو رفتند برای صرف شام و بعد می خواستند با استراحت مختصری برگردند به اتاق موسیقی كه تمام آلات موسیقی انها در آنجا قرار داشت و درس فردا رو تمرین كنند.

 

برادر كوچكتر نامش دیوید  و نام برادر بزرگتر هم جو است . هردو به طبقه ی بالا رفته بودند و در اتاقهای اختصاصی خود داشتند درس فردا رو تمرین می كردند تا اینكه بیش از یك ساعت و سی دقیقه از آغاز تمرین اونها گذشت و از اونجا كه اونها هیچ وقت تا به اون موقع تمرین نمی كردند برادر كوچكتر به جای برادر بزرگتر رفت پیش برادرش و گفت : جو تو هنوز خسته نشدی ، ما فردا ساعت 8 كلاس داریم و باید زودتر بخوابیم تا مشكلی برای فردا پیش نیاد ، و جو در پاسخ گفت كه دیوید تو برو من الان میام مقداری در این قسمت مشكل دارم و به محض اینكه برطرف شد میام پائین . دیدوید هم حرف برادر بزرگترش رو گوش كرد و شب بخیر گفت رو رفت پائین تا در اتاق خود و برادرش بخوابد.

در راه دیوید داشت به صدای ساز جو با اشتیاق زیادی گوش می داد چون جو خیلی زیبا داشت یه ریتم رو می نواخت و خیلی هم به نظر دیوید گوش نواز بود و همیشه دیوید از هنر جو لذت می برد. در همین مدت كوتاه كه دیوید به پائین برسه این قسمت رو كه برادرش می نواخت رو به خاطر سپرد و اتفاقا با خودش داشت می گفت یادم باشد كه فردا حتما از جو خواهش كنم كه این قسمت رو برای من بیشتر بزند ، چون بسیار زیبا می نوازد.

دیوید به تخت خوابش كه درست در كنار تخت برادرش بود رسید وچون خیلی خسته بود دیگر منتظر برادرش نشد و خیلی زود به خواب رفت.

دیوید در عالم خواب و بیداری بود كه احساس كرد كه یكی وارد اتاقش شد ، اما هیچ عكس العملی را نشان نداد چون مطمئنا باید جو باشد كه همانطور كه قول داده بود برگشته .خیال دیوید دیگر با این موضوع راحت شده بود و خیلی راحت به ادامه ی استراحتش پرداخت .

درست بعد از چند دقیقه كه دیوید كاملا خوابش برده بود یه صدائی ذهن دیوید را مقداری هوشیار كرد ، دیوید اول به خاطر خستگی اعتنائی نكرد اما بعد كه مقدار صدا بیشتر شد یكدفعه از خواب پرید و گوشهایش رو تیز كرد كه ببیند این صدا از چیست ؟ و در كمال تعجب فهمید كه صدای ساز (پیانو) برادرش است كه به گوشش می رسد . خیلی تعجب كرد زیرا ساعت از 12 نیمه شب هم گذشته بود و تا به حال سابقه نداشته كه برادرش تا این موقع بیدار بموند .

در همان حالت مستی كه به خاطر خستگی بود بلند شد و به سمت طبقه ی بالا حركت كرد . در راه متوجه ی یك موضوع بسیار تعجب برانگیزی شد ، چراكه وقتی با دقت بیشتری به به صدای موسیقی كه از بالا می آمد گوش می كرد متوجه شد كه برادرش بسیار بی نظم و آماتور داشت می نواخت و اصلا این نتی نبود كه یك استاد تمام عیار ساز بنوازد و به خصوص اینكه برادرش در ساعتی قبل یك قطعه ی بسیار گوشنواز و عالی رو داشت تمرین می كرد.

با این اتفاق مقداری سریعتر به طبقه ی بالا رفت ولی اصلا خودش رو اماده نكرده بود تا صحنه ی غیر عادی ببیند. دقیقا به پشت در اتاق برادرش رسید و بدون تلف كردن حتی یك لحظه درب رو باز كرد و داخل شد.

وقتی در داخل اتاق قرار گرفت با كمال تعجب دید كه هنوز برادرش پشت پیانو نشسته ، مقداری اروم شد و با حالت گلایه از برادرش خواست كه دیگر بس كند و برگردد به تخت خوابش و برادرش هم هیچ پاسخشی رو بهش  نداد  . از اونجا كه دیوید بسیار خواب آلود بود دیگر ادامه ی مسئله رو نگرفت و به طبقه ی پایین برگشت .

 

دیوید در راه با خودش می گفت جو امشب چش شده ، چرا باید این كا رو بكنه و .......... ، و كم كم به اتاقش رسید و وقتی خواست كه به تخت خودش برگردد ناگهان نگاهش به تخت بغل یعنی تخت جو افتاد و در كمال تعجب دید كه جو در تختش خوابیده!!!!

 

اصلا باورش نمی شد چون هنوز یك دقیقه هم نشده كه جو در طبقه ی بالا بود و داشت تمرین می كرد ، راستی هنوز هم صدای موسیقی از بالا به گوش می رسد ، چطور ممكن است كه یك نفر در یك زمان در دو جا حضور داشته باشد.

 

      

 

دیوید با این اتفاقاتی كه افتاد بسیار شوكه شه بود و اصلا نمی دانست چی كار كند و چند دقیقه ای رو فقط خوشكش زده بود و به برادرش كه كاملا خواب بود نگاه می كرد. تا اینكه خواست ببیند واقعا این برادرش است كه در اون تخت خوابیده و یا یك موجود دیگر است از دنیای ماورا .

با شجاعت تمام رفت بالای سر جو و با تكانهای شدیدی اون رو تكان داد ، جو با این كار برادرش از خواب پرید و با تعجب زیاد به دیوید نگاه كرد و گفت : دیوید مشكلی داری .

دیوید همین طور ذول زده بود به چشمان جو و جو هم كاملا از این موضوع ترسیده بود و بارها و بارها به دیوید می گفت كه تو حالت خوبه ، اتفاقی برات افتاده ، دیوید یه چیزی بگو. بعد جو بلند شد و دست دیوید رو گرفت و در كنار خودش نشاند و گفت كه دیوید تو رو به خدا بگو چی شده ، من دیگر طاقت ندارم . با این حرفهای جو ، دیوید مقداری آروم گرفت و از اون حالت اولیه اش خارج شد و گفت من الان تو رو تو طبقه ی بالا دیم و داشتی پیانو می زدی.

جو با شنیدن این حرف دیوید اصلا تعجب نكرد و گفت كه عیب نداره تو خواب دیدی ، و یه لبخند زد و گفت كه از این اتفاقها پیش می آید .

دیودی دوباره با صدای لرزان گفت كه نه خواب نبوده ، اصلا گوش كن هنوز داره صدای پیانو میاد . وقتی كه جو مقداری گوشهایش رو تیز كرد با تعجب فراوان دید كه دیوید راست می گوید و داره صدای پیانوی خودش از بالا می آید و با این اتفاق جو از دیوید هیجانزده تر شد چون كه در همون لحظه یادش آمد كه بیش از یك ساعت قبل پیانو اش رو تمیز كرده بود و درش را هم قفل كرده بود و از اتاق هم خارج شده بود و از همه مهمتر در اتاق رو هم قفل كرده بود و هنوز كلیدش در دستانش قرار داشت .

هردوی اونها روی تخت نشسته بودن و نمی دونستند که باید در این موقعیت باور نکردنی چی کار کنند . بعد از چند دقیقه بلاخره جو به دیوید گفت که بلاخره چی ، مطمئنا اونی كه اون بالاست من نیستم و یه نفر رفته اونجا كه باید من و تو ، دوتا مرد بزرگ برن و اون رو بگیرن و به دست پلیس بسپرن.

                                            

 

با حرفهای جو مقداری از ترس هردوشون ریخت و تصمیم گرفتند كه یه چند سلاح یا چیزی كه با اون بتونن از خودشون دفاع كنند پیدا كنند و به طبقه ی بالا بروند.

بعد از در دست گرفتن دوتا چوب بیس بال یواش یواش به سمت طبقه ی بالا حركت كردند. هردوشون از این قافل بودند كه چه اتفاقی ممكن است براشون بی افتد و همین طور به راهشون ادامه می دادند . جالبه ، هنوز كه هنوزه صدای موسیقی داره به گوش می رسه و انگار همزاد جو دست بردار نیست .

بلاخره هردوشون به طبقه ی بالا رسیدند و درست وقتی كه خواستند از راه پله دور شوند ناگهان صدای موزیك قطع شد . هردوشون دریافتند كه اون موجود متوجه ی حضور آنها شده و برای همین سریع دویدند تا اجازه ندهند كه فرار كند . وقتی به درب ورودی رسیدند در بسته بود و مطوئنا اون هنوز از در خارج نشده بود . جو سریع خواست در رو باز كنه كه وارد شوند و اون موجود رو گیر بیندازند ، اما در كمال تعجب درب اتاق  قفل بود. هردوشون تعجب كردند چون كلید هنوز دست جو بود و اون موجود چطور می تونه در رو روی خودش قلف كنه .

جو بی سروصدا با كلیدی كه داشت در رو باز كرد و هردوشون با اربده ی بلندی كه كشیدند وارد اتاق موسیقی شدند و چیزی رو كه می دیدند هرگز باور نمی كردند.

د كمال تعجب هردوی اونها دیدند كه در اون اتاق هیچ كس حضور ندارد و اصلا پیانو طبق گفته ی جو قفل بود . باور كردنی نبود اصلا به اون اتاق دست نخورده بود ولی اون چیزی كه دیوید دیده بود چی ، اصلا اون صدای موزیك كه هردوشون شنیده بود از چی بود ، پیانو كه قفل بود و اصلا كسی نتونسته وارد اتاق بشه .

این اتفاقات هردو برادر رو كاملا به هم ریخته بود و تنها چیزی كه به عقل هردوشون رسیده بود این بود كه به پلیس خبر بدهند ولی از توضیحات كامل برای پلیس عاجز بودند .

این اتفاقات باعث شد كه كلاسهای فردای هرو برادر تعطیل شود .

در بررسی های پلیس ، اونها متوجه ی یه موضوعی شدند كه برای جو و دیوید بسیار خوشحال كننده بود ، به خاطر كاركرد زیاد پیانو یكی از سیمهای فولادی و تیز پیانو پاره شه بود و فقط كافی بود كه یك مقدار كوچك به اون فشار بیاید تا كسی را كه پشت پیانو بابوده را به دونیم كند .

بله شاید اون اتفاقات از مرگ حتمی جو جلوگیری كرده بود.

اما جو و دیوید هیچ وقت نفهمیدند که آن کس که پیانو میزد و کاملا شبیه جو بود که بود و از کجا آمده بود و چرا از کشته شدن جو جلو گیری کرد...

 

این اتفاق کاملا واقعی بود و در سال 1988 در ایالت ویگان انگلستان رخ داد.

بسیاری از کارشناسان و حتی کشیشان که جو و دیوید از آنها برای حل مسئله کمک خواسته بودند بر این باورند که آن شخص که پیانو میزد همزاد جو بوده است...

ولی همزاد هیچوقت خود را نشان نمیدهد و از روی دیگر همزاد انسان چندان

علاقه ای به انسان ندارد چون همزاد انسان مجبور است هر کجا که انسان هست او هم آنجا باشد ولی با مرگ انسان همزادش آزاد میشود و همزاد انسان تمایل زیادی به مرگ انسان دارد.

ولی اگه آن شخص که پیانو میزد همزاد جو بود پس چرا از مرگ او جلوگیری کرد...

Reza بازدید : 104 جمعه 18 دی 1394 نظرات (0)

 

با دستاورد های اخیری که توسط محققان و باستان شناسان انجام شد که ثمره آن کشف شهر افسانه ای داوارکار شهر بزرگ حکمران بزرگ سری کریشنا و  همچنین با ثبت وقایع مربوط به کتاب های مقدس بودائی چون مهابارتا ، پژوهشگران و تاریخ نویستان این امر را پذیرفتند که در گذشته بسیار دور با توجه به نوشته های کتاب مقدس جنگ هایی آسمانی میان زمینایان و موجودات بیگانه در سانکریت ودیک روی داده است ، که همه نوشته ها واقعی بوده و در ضمن پیشینه هند را به تصویر می کشند.

در این میان این شهر با توجه به کتاب های مقدس بودا و با توجه به متون تاریخی وجود داشته و پس از کشف شدن شهر افسانه ای که اکنون زیر آب های اقیانوس قرار دارد چگونه گی وقوع آن را با توجه به نوشته های کهن می توان اینگونه بیان کرد که بر اثر جنگ های صورت گرفته با بیگانگان اکنون این شهر در زیر اقیانوس قرار گرفته است.

متاسفانه با توجه به گمانه زنی های اشتباه محققان در متون تاریخی سبب شد تا آنان با توجه به سطح وسیعی از دانشی که در مورد تاریخ داشتند این عوامل را نقض کنند. و به طور بلقوه قدرت این امر را از خود سلب کردند که اشتباهات مبنی بر این است که چه کسی واقعاً میداند و باید به چه کسی گوش فرا داد.

دسته ای از آریائی ها به پرستش حکمران سری کریشنا کسی که شخصیت بسیار والائی داشت می پرداختند و از این رو او حکمرانی بسیار توانا بود که می توانست در میان فضا سفر کند و همچنین در بین تمامی سیارات منظومه شمسی و حتی فرا تر از آن نیز  رفت آمد کند.

دانشمندان مربوط به علوم دنیائی نمی توانند عنصر ابتدایی که بر زمین وجود داشت  را درک کنند و در پاسخ به این گونه سوالات تنها می توانند بگویند که یک شکل زندگی با یک ذهن هوشمند وجود داشت و همه در یک انرژی قوی ادغام شدند!. بسیاری از اجسام برخی از افراد ترکیبی از تمامی عنصر های شناخته شده زمینی از جمله آتش ، آب ، هوا ، عناصر آسمانی (روح) و بسیاری دیگر از عناصر قوی تر چون هوش، عقل و حتی نفس های کاذب است.

دین بودا به کاملیت روایات بیشماری را در مورد رفتن به فضا و همچنین حیات در سیارات دیگر را در خود گنجانده است. یوفو لزوماً منشا بیگانه ندارد اما در حقیقت این مورد و بسیاری از شکل هایی که تکنولوژی های پیشرفته را به زمین آورده است و این خود خط شروع تغییر زندگی بشریت بود و پژوهشگران مجذوب آن هستند که حقیقت را پیدا کنند.

اگر علم یوفولوژیست واقعاً بخواهد که از وجود داشتن و یا نداشتن یوفوبه طور یقین آگاهی یابد. آنان باید تاریخچه دین بودا را مطالعه کنند.

پی نوشت:
خط زمان ؛ اسناد بصری مربوط به کشفیات باستان شناسان

دانشمندان و محققان بسیاری با پژوهش در سطح دریاهای هند برای کشف تاریخ پر رمز و راز آن  راهی این مکان مرموز می شوند که پس از آن ، محققان تواستند شهر افسانه ای داوارکار را در حالی که به تمامی در زیر دریا قرار گرفته بود کشف کنند در کنار این کشف عظیم آنان بقایای موجود در شهر را  مورد بررسی قرار می دهند که با استفاده از تکنولوژی آن زمان یعنی 5000 سال قبل ، ابزارآلات جنگی بسیار پیشرفته و فرا زمینی را برای مقابله با عوامل خارجی داشته اند. با توجه به متون کهن کتاب مقدس هند خداوندگار کهن هند کریشنا که با داشتن قدرت هائی از جمله توانائی سفر در بین فضا توانسته بود شمار بسیاری از قوم آریائی را مجذوب خود کند و برای خودش سرزمین پهناوری را پدید آورد.

در این بین اخترشناسان معتقدند که فرا زمینیان با استفاده از ابزار آلات بیگانه به شهر مربوطه حمله می کنند و قست گسترده ای از شهر را به کلی نابود می کنند در این میان خداوندگار کهن هند کریشنا پس از این اعمال خرابکارانه بیگانه گان ساکت ننشست و با ساخت یک فضا پیمای جنگی از جنس آتش و عناصر زمینی  سریعاً جواب فرازمینیان را داد و در ادامه جنگ بسیار سهمگینی بر روی زمین روی داد که قدرت ان با توجه به کتاب کهن بودا به اندازه قدرت خورشید سوزان بود. کریشنا برای ابراز همدردی با بازماندگان این حادثه  قول می دهد که انتقام خود را از آنان بگیرد و او با بهره جوئی از قدرت های ماورا طبیعی برای جنگ دوباره خود با فرازمیان اماده می شود.

با توجه به کتیب های دیگر پیدا شده در  زیر دریاها شکل واقعی تر این رویداد به وضوح نشان دهنده این است که بیگانگان در زمین حضور داشته و با زمینیان در حال نبرد بودند.

با توجه به پیشینه تاریخی هند سرزمینی دیگری در جنوب هند به نام کوماری کاندم وجود داشت که این سرزمین در طول هزاران سال قبل توسط فرازمینیان تصرف می گردد. و پس از نبرد های پی در پی با زمینیان این سرزمین به زیر دریا فرو می رود.

تاریخ هند این را به ما نشان میدهد که برای اولین بار تماس فرازمینان به زمین به شکل جنگ بوده است و فرازمینیان با ارسال سفینه های جنگی برای تصرف زمین با زمینیان در حال نبرد بوده اند.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
من رضا هستم این وبلاگ رو فقط واسه سرگرمی و افزایش اطلاعات شما دوستان درست کردم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    چند درصد از این وبلاگ لذت بردید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 32
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 82
  • بازدید کلی : 4,239